Larestanica Back Cover

Larestanica Back Cover
Larestanica Back Cover

Tuesday, September 6, 2011

آخده

واژهآخده
تلفظ (لارستانیکا)aakhauda
فارسی 1. خواندن، دوباره خواندن.
2. سرزنش کردن، سرزنش، گوشمالى، توبيخ کردن، ملامت کردن، شدیدا ناپسندیدن.
3. مواخذه کردن.
انگلیسی (لارستانیکا)1. To read, to read again.
2. To reproach, to rebuke, to sharply disapprove.
3. To call to account.

آختنده

واژهآختنده
تلفظ (لارستانیکا)aakhatenda
فارسی 1.خواباندن، مثلا بچه.
2. خواباندن، مثلا شاخه درخت.
انگلیسی (لارستانیکا)1. To put to sleep, to put back to sleep.
2. To put or bend down the branches of plants, as cucumber or melon to spread.

آخته

واژهآخته
تلفظ (لارستانیکا)aakhata
فارسی خوابیدن، دراز کشیدن، چرت زدن
انگلیسی (لارستانیکا)To sleep, to lie down, to nap

آخپ شسه

واژهآخپ شسه
تلفظ (لارستانیکا)aakhap shassa
فارسی تنگانگ کسی یا چیزی نشستن، کنار چیزی نشستن (بسیار نزدیک)
انگلیسی (لارستانیکا)To sit tight next to, to sit very close to.

آخاسده

واژهآخاسده
تلفظ (لارستانیکا)aakhaaseda
فارسی دوباره نیش خوردن؛ دوباره گاز دادن یا نیش زدن
انگلیسی (لارستانیکا)To be stung again; to bite, to sting again

آخ

واژهآخ
تلفظ (لارستانیکا)aakh
فارسی آخ ، واخ (علامت تعجب و درد)
انگلیسی (لارستانیکا)ow! (cry of pain), an exclamation expressing sudden pain.

آچنده

واژهآچنده
تلفظ (لارستانیکا)aachenda
فارسی 1. ناخنک زدن: چیزهای کوچک را با انگشتان از روی زمین برداشتن.
2. ربودن یا قاپیدن یا گرفتن اشیای کوچک از هوا، مانند سکه یا شیرینی یا اسکناس و...، که در جشن عروسی بر سر داماد و عروس می‌اندازند
انگلیسی (لارستانیکا)1. To pick up small items from the floor by fingres.
2. To grab small falling objects from the air as coins, candies, bills, etc, thrown over bride or groom at the wedding festivals.

آچلکنده

واژهآچلکنده
تلفظ (لارستانیکا)aachelakenada
فارسی کوبیدن، له کردن
انگلیسی (لارستانیکا)To squash, to crush

آچلکده

واژهآچلکده
تلفظ (لارستانیکا)aachelakeda
فارسی کوبیده شدن، له شدن
انگلیسی (لارستانیکا)To be crushed, to get squashed

آچل نده

واژهآچل نده
تلفظ (لارستانیکا)aachel nada
فارسی تنگ کردن: چیزهایی را در نزدیکی چیزی گذاشتن و آن را محکم یا سفت کردن
انگلیسی (لارستانیکا)To put things in space close to something to tighten it up

آچل کرده

واژهآچل کرده
تلفظ (لارستانیکا)aachel kerda
فارسی چیزی را در شکافی یا شیاری گذاشتن یا داخل کردن
انگلیسی (لارستانیکا)To insert something in the crease or crack

آچش انده

واژهآچش انده
تلفظ (لارستانیکا)aachash onda
فارسی بازیافتن محبوبیت؛ دوباره عزیز و محبوب شدن
انگلیسی (لارستانیکا)To regain popularity; To become darling, dear again

آچرنده

واژهآچرنده
تلفظ (لارستانیکا)aacharenada
فارسی چراندن، گله‌ چراندن‌، چرانیدن، گله به چراگاه برای چریدن بردن
انگلیسی (لارستانیکا)To feed livestock by taking them to pasture

آچرده

واژهآچرده
تلفظ (لارستانیکا)aachareda
فارسی چریدن، مانند گله که علف را می‌چراید
انگلیسی (لارستانیکا)To graze, as sheep, goats, etc.

آچده

واژهآچده
تلفظ (لارستانیکا)aacheda
فارسی 1. برچيدن، مثلا شیرینی یا سکه یا یا میوه را از روی زمین برچیدن
2. دانه به دانه چیدن مانند گل چیدن، گلچين کردن
3. نوک زدن به، مانند پرندگان که به دانه‌ها نوک می‌زنند
4. کشتن، یا دشمن را یکی یکی تیر زدن
5. زير اب کردن، غوطه دادن
انگلیسی (لارستانیکا)1. To pick up small things from the floor or ground, as candies, coins, or fallen fruits.
2. To pluck or gather one by one, as flowers.
3. To pick, as birds pick grains by thier beaks.
4. To kill, or shoot the enemy one by one.
5. To dip, immerse.

آچار

واژهآچار
تلفظ (لارستانیکا)aachaar
فارسی ترشی. مانند خیار و دیگر سبزیجات که در سرکه یا آب نمک حفظ میشود و پس از مدتی به عنوان چاشنی مصرف میشود
انگلیسی (لارستانیکا)Pickle; A kind of pickle made of a mixture of cooked slices of eggplanst, carrots, celery, cauliflowers with fresh onions, garlics, and dill preserved in salt (like salt water: brine), pepper, and vinegar to be served a few weeks later.